مارس 2, 2024

افسردگی و راه های درمان آن

اختلالات افسردگی به احساس بی‌ارزش بودن و ناراحتی مداوم  و فقدان انگیزه برای شرکت در فعالیت‌هایی که پیش‌تر برای فرد لذت‌بخش بوده‌اند، گفته میشوند. بر خلاف تصور عموم، افسردگی یک احساس غم گذرا که همه ممکن است هر از گاهی ان را تجربه کنند، نیست، بلکه یک بیماری جسمی وذهنی پیچیده می باشد که عملکرد روزمره‌ی فرد را مختل می‌کند.

این بیماری نه تنها دیدگاه فرد را به زندگی تغییر می دهد، بلکه معمولا همراه با  مشکلات خواب و تغییر در سطوح انرژی و اشتها می باشد. باوجود احساسات ناامیدی و بی‌ارزش بودن، اختلالات افسردگی یک بیماری قابل درمان است. درمان این بیماری  توسط روان‌درمانی یا دارو یا ترکیبی از هر دو ممکن است.

تعریف اختلالات افسردگی

اختلالات افسردگی،  به بیماری گفته می شود که خلق و افکار فرد را درگیر می کند. این بیماری انگیزه را از بین برده و عملکرد عادی روزمره  زندگی فرد را مختل می‌کند. این بیماری نه تنها باعث  رنجش خود فرد افسرده بلکه افرادی می شود، که به او اهمیت می‌دهند.

اختلالات افسردگی همان احساس غم گذرا نیست. بر اساس تعریف، علائم حداقل باید به مدت دو هفته وجود داشته باشند تا بتوان گفت که فرد افسرده است.

افسردگی نه نشانه‌ی ضعف شخصی و نه  وضعیتی است که به اراده و میل فرد خاتمه یابد. افسردگی به صورت دوره ای اتفاق می افتد. هر دوره آن هم ممکن است هفته‌ها یا ماه‌ها طول بکشد. اگرچه علائم به طور خودبه‌خود در طول زمان باز  می‌گردند. اما برخی شیوه های درمانی برای کاهش احتمال وقوع مجدد افسردگی مهم هستند.

اختلالات افسردگی ، انواع مختلفی دارد. در ادامه به برخی از رایج‌ترین اختلالات افسردگی می پردازیم. وجه تمایز انواع افسردگی، با تنوع در تعداد علائم افسردگی و شدت و تداوم آن‌ها مشخص می‌شوند.

علائم و نشانه های افسردگی

برای تشخیص افسردگی حداقل ۵ مورد از این علائم باید در یک مدت طولانی به همراه خلق افسرده و از دست دادن علاقه و انگیزه نسبت به فعالیت‌های لذت‌بخش پیشین در فرد وجود داشته باشند. همه‌ی افراد تمام علائم را به یک اندازه تجربه نمی نمایند. علائم نه تنها بین افراد مختلف، بلکه در یک فرد در طول زمان‌های مختلف متفاوت می باشد.

خلق ناراحت و مضطرب در بیشتر روزها

احساس بی‌ارزش بودن یا احساس گناه بیش از حد

از دست دادن علاقه یا انگیزه نسبت به فعالیت‌هایی که قبلا از آن لذت برده می‌شد، مانند رابطه‌ی جنسی

فقدان مداوم انرژی یا احساس کسالت

مشکل در تفکر، تمرکز، به یاد آوردن یا تصمیم‌گیری

بی‌خوابی، صبح زود بیدار شدن، یا پرخوابی

تغییر قابل‌توجه در اشتها که منجر به کاهش یا افزایش وزن ناخواسته ‌شود

کندی یا بیقراری در حرکات بدنی

احساس ناامیدی یا بدبینی؛ افکار مکرر مرگ یا خودکشی، اقدام به خودکشی

انواع رایج اختلالات افسردگی

  1. اختلال افسردگی اساسی

در این اختلال وجود غم ، پوچی یا خلق تحریک پذیر، همراه با تغییر ات جسمانی و شناختی دیده می شود که این مشکلات می توانند به طور قابل ملاحظه ای بر عملکرد فرد تاثیر گذارند. اختلال افسردگی اساسی معمولا با دوره های دو هفته ای شروع می شود البته گاهی طولانی تر از دو هفته نیز می باشد. در این دو هفته ممکن است تغییرات واضح در عاطفه، شناخت، خلق و بهبود های بین دوره ای رخ دهد.

  1. افسرده خویی

افسرده خویی شامل ناراحتی و دلسردی در بیشتر روزها در یک مدت طولانی (حداقل دو سال) است. این خلق افسرده گرچه تا حدی عملکرد فرد را مختل می‌کند ، اما ناتوان‌کننده نیست. البته بسیاری از افراد مبتلا به افسرده خویی دوره های افسردگی شدید را نیز در مراحلی از زندگی خود خواهند داشت.

  1. اختلال ملال پیش از قاعدگی

این نوع از افسردگی که به عنوان سندروم پیش از قاعدگی نیز شناخته می‌شود، در هفته‌ی پیش از شروع قاعدگی رخ می دهد. این حس در روزهای پس از شروع قاعدگی کاهش و در هفته‌ی پس از پایان قاعدگی بهبود می‌یابد.

  1. افسردگی بعد از زایمان

این نوع از اختلالات افسردگی زمانی تشخیص داده می‌شود که زنی در طول حاملگی یا چهار هفته‌ی پس از زایمان ، درگیر افسردگی شدید شود. علائم افسردگی پس از زایمان عبارتند از:

احساس ناامیدی، غمگینی یا غمگینی پس از زایمان، عدم ارتباط با نوزاد، انرژی یا انگیزه کم، علاقه کم به کودک، گریه مکرر، تغییرات در عادات غذایی، مشکلات حافظه یا تصمیم گیری، افکار آسیب رساندن به کودک یا خودتان، درد مداوم، مشکلات معده یا سردرد، از دست دادن علاقه به فعالیت ها، کناره گیری از خانواده یا دوستان، احساس بی ارزشی، گناه، مانند احساس یک مادر بد بودن، بدن شما در چند ماه اول پس از زایمان تغییرات فیزیکی و هورمونی را تجربه می نماید.

اگر بعد از تولد فرزندتان احساس غمگینی داشتید یا فقط خودتان را دوست ندارید، به یاد داشته باشید که این شما را به پدر و مادر بدی تبدیل نمی کند..

  1. افسردگی شدید با الگوی فصلی

اختلال خلقی فصلی به شروع بیماری افسردگی در طول زمان‎‌های خاصی از سال گفته می‌شود. معمولا، افسردگی در طول ماه‌های زمستان که آفتاب محدود است، ایجاد شده و به طور کامل در ماه‌های بهار و تابستان خاتمه می‌یابد.

*نکته: در تعداد کمی از موارد افسردگی فصلی، افسردگی درطول ماه‌های تابستان هم رخ می‌دهد.

علل و دلایل اختلالات افسردگی

دلایل متفاوتی برای افسردگی وجود دارد. شواهد نشان می‌دهد افسردگی ممکن است ترکیبی از عوامل ژنتیکی، بیولوژیکی، محیطی و روانشناسی باشد.

تحقیقاتی نشان می‌دهد که مغز افرادی که افسرده‌اند، با افراد عادی متفاوت می باشد. به نظر می‌رسد که بخشی از مغز که مسئول تنظیم خلق، تفکر، خواب، اشتها و رفتار است، عملکرد غیرعادی دارد. ولی این تغییرات چگونگی وقوع افسردگی را مشخص نمی کنند.

افسردگی میتواند در افرادی که هیچگونه سابقه‌ی ژنتیکی از این بیماری ندارند نیز اتفاق  بیفتد. شواهدی وجود دارد که نشان می دهد قرار گرفتن در محیط‌های خشن در اوایل زندگی – مخصوصا تجربه‌ی ناملایمتی‌های شدید مانند مورد سواستفاده قرار گرفتن یا مورد بی‌توجهی واقع شدن – می تواند احتمال وقوع افسردگی را در اینده افزایش دهد.

شکست، عدم پذیرش، انزوای اجتماعی، از دست دادن یکی از عزیزان، یا درماندگی و ناامیدی در رسیدن به اهداف مورد نظر در زندگی یا روابط، اغلب ممکن است سبب وقوع افسردگی شوند.

محققان معتقدند که درجاتی از افسردگی به سبب فقدان مهارت‌های لازم برای پردازش احساسات منفی ایجاد می‌گردد. برخی از موثرترین درمان‌های افسردگی، ابزارهای شناختی و احساسی برای مقابله با احساسات منفی را آموزش می‌دهند.

شکل گیری و روند افسردگی اساسی

این اختلال می تواند در هر سنی ظاهر شود اما شروع ان در هنگام بلوغ افزایش می یابد. بر اساس گزارشات وقوع این اختلال در سن ۲۰ تا ۳۰ سالگی به اوج خود می رسد. روند اختلال افسردگی در هر فرد کاملا متفاوت است. گاهی شخصی با چند نشانه کوچک دوسال درگیر است و شخصی  دیگر با داشتن نشانه های فراوان فقط دو ماه درگیر می شود ، اما متمایز کردن افرادی که در طول تشدید بیماری افسردگی مزمن برای درمان مراجعه می کنند از آنهایی که نشانه هایشان به تازگی ایجاد شده است، حائز اهمیت است.

مزمن بودن نشانه های افسردگی احتمال اختلالات اساسی شخصیت، اضطرابی و مصرف مواد را به طور قابل ملاحظه ای افزایش میدهند . خطر عود کردن نیز با گذشت زمان، وقتی مدت بهبود افزایش یابد، به تدریج کمتر می گردد اما در افرادی که دوره ی قبلی آنها شدید تر بوده است و همچنین  در افراد جوان تر و افرادی که قبلا دوره های متعدد را تجربه کرده اند، خطر بالاتری را دارد.

تشخیص افتراقی افسردگی اساسی

  • دوره های مانیک همراه با خلق تحریک پذیر یا دوره های مختلط

متمایز کردن اختلال افسردگی از دوره های مانیک همراه با خلق تحریک پذیر یا دوره های مختلط بسیار دشوار می باشد. بنابر این برای تشخیص باید ارزیابی بالینی دقیق وجود نشانه های مانیک را انجام دهیم.

  • اختلال خلقی ناشی از بیماری جسمانی دیگر

در صورتی می توان اختلال را افسردگی اساسی نامید که اختلال را بر اساس سابقه فرد، معاینه بدنی و نتایج آزمایشگاه، پیامد بیماری جسمانی خاص نباشد.

  • اختلال افسردگی یا دو قطبی ناشی از مواد/ دارو

هنگامی می توان اختلال افسردگی یا دو قطبی ناشی از مواد یا دارو  را از افسردگی اساسی متمایز کرد که این گونه به نظر برسد مواد (مثل دارو، مخدر یا مواد سمی) با اختلال خلقی ارتباط دارند یعنی مثلا خلق افسرده در زمان ترک ان ماده  بوده است، بنابر این اختلال افسردگی ناشی از ترک تشخیص داده شود.

  • اختلال کاستی توجه/ بیش فعالی

حواس پرتی و تحمل کم ناکامی ها در هر دو اختلال رخ می دهد و اگر هر دو اختلال تمامی معیاری تشخیص اختلال را برآورده کنند، می توان هر دو اختلال را به فرد نسبت داد اما در کودکان مبتلا به اختلال کاستی توجه یا بیش فعالی اختلال آن ها در خلق با تحریک پذیری بالا است نه غمگینی و بی علاقگی بنابر این متخصص نباید تشخیص اضافی دوره های افسردگی اساسی را بدهد.

  • اختلال سازگاری همراه با خلق افسرده

زمانی می توان اختلال سازگاری را با اختلال افسردگی اساسی افتراق داد که ملاک های کامل افسردگی اساسی در اختلال سازگاری همراه با خلق افسرده برآورده نشود.

  • غمگینی

این نکته را باید دانست که دوره های غمگینی ممکن است برای هرکس به صورت گذرا پیش اید و نباید این دوره ها را به عنوان دوره افسردگی اساسی دانست مگر:

ملاک های شدت ( یعنی پنج مورد از نه مورد نشانه)، مدت ( یعنی در بخش عمده روز، تفریبا هر روز یا به مدت حداقل دو هفته)، و ناراحتی یا اختلال قابل ملاحظه بالینی برآورده شده باشند.

مشاوره آنلاین روشی موثر برای درمان افسردگی است. با استفاده از این روش می توانید مشکلات خود را از راه دور با یک روانشناس یا دکتر مشاور  روانشناسی در میان بگذارید و راهکارهای درمانی مناسب را دریافت کنید. این روش مقرون به صرفه تر و صرفه جویی در زمان نسبت به قرار ملاقات با یک مشاور سنتی است و امکان دریافت پشتیبانی و مشاوره را در هر زمان و مکان ارائه می دهد. بنابراین، اگر افسردگی دارید، می توانید از مشاوره آنلاین دکتر متخصص ما برای حل این مشکلات کمک بگیرید.

راه‌های درمان افسردگی

افسردگی، حتی در شدید ترین موارد، اختلالی درمان‌پذیر است. هرچه درمان زودتر آغاز شود، موثرتر بوده و احتمال پیش‌گیری از عود بیماری بیشتر خواهد بود.

شروع درمان مناسب افسردگی با معاینه‌ی فیزیکی توسط پزشک می باشد.. البته در نظر داشته باشید تعدادی از داروها، برخی بیماری‌های جسمی، از جمله عفونت‌های ویروسی و اختلال تیروئید، می‌توانند باعث علائم شبیه افسردگی شوند و نباید با اختلال افسردگی اشتباه گرفته شود. بعد از رد احتمال علل فیزیکی افسردگی، ارزیابی روانی توسط خود پزشک یا با ارجاع به متخصص سلامت روان، انجام میشود.

این ارزیابی شامل پرسش دقیق در مورد سابقه و ماهیت علائم و دوره های قبلی و مدیریت آن‌ها و سابقه‌ی خانوادگی افسردگی و درمان آن می باشد.

زمانی که افسردگی تشخیص داده شد، درمان این اختلال می‌تواند توسط روان‌درمانی، دارو یا ترکیبی از هر دو صورت گیرد. دارو درمانی موجب کاهش علائم افسردگی فرد می شود و ‌در روان‌درمانی به افکار، احساسات و باورهای منفی که ایجاد ناراحتی کرده و نیاز به مدیریت با روش‌های موثرتری دارند، پرداخته می شود.

  1. روان‌درمانی

برای افسردگی خفیف تا متوسط، عموما روان‌درمانی بهترین گزینه‌ی درمان میباشد. روان‌درمانی در کمک به بیمار برای یافتن راهکارهای مقابله ای با موقعیت‌هایی که باعث افسردگی می گردند و برای مدیریت کارآمد افکار و احساسات منفی که ناراحتی را تشدید می‌کنند، مهم است.

هم رفتاردرمانی شناختی و هم روان‌درمانی فردی به طور گسترده مورد آزمایش قرار گرفته‌اند و نشان داده شده است که هر دو در درمان افسردگی موثرند. رفتاردرمانی شناختی با آموزش راه‌های جدید تفکر و رفتار، به افراد مهارت‌هایی جدید برای تغییر مدل‌های منفی تفکر و رفتار ارائه می دهد. روان درمانی فردی به درک افراد از روابط شخصی آشفته‌ی که ممکن است سبب افسردگی شده و یا آن را تشدید نماید، کمک می کند.

مطالعات نشان داده است که در بالغین، ترکیبی از دارو و روان‌درمانی می‌تواند موثرترین رویکرد برای درمان افسردگی اساسی و کاهش احتمال عود بیماری باشد.

  1. درمان دارویی برای اختلالات افسردگی

داروهای ضدافسردگی، پیام‌آورهای شیمیایی متنوعی در مغز را که در پخش سیگنال‌ها در مدارهای مغزی نقش دارند، هدف قرار می‌دهند. با این حال، نحوه‌ی کار این داروها و این‌که چرا هفته‌ها یا ماه‌ها طول می‌کشد که اثر مثبتی ایجاد کنند، هنوز کاملا مشخص نیست. چرا که مغز اندام بسیار پیچیده‌ای است.

ضدافسردگی‌ها معمولا برای اثر کردن نیاز به زمان دارند. بیماران باید دوزهای منظم را برای حداقل ۳ تا ۴ هفته مصرف کنند تا اثر درمانی کامل دارو را ببینند. همچنین لازم است که بیماران باید به مصرف دارو ادامه دهند تا خلق بهبودیافته حفظ شده و از بازگشت افسردگی پیشگیری شود. گرچه ضدافسردگی‌ها اعتیادآور نیستند و ایجاد وابستگی نمی‌کنند، قطع ناگهانی آن‌ها می‌تواند باعث علائم ترک شده و یا به عود بیماری منجر شود. برخی افراد، مانند کسانی‌که افسردگی مزمن یا بازگشتی دارند، ممکن است لازم باشد که تا آخر عمر دارو مصرف کنند.

  1. درمان‌های تحریک عصبی

الکتروشوک درمانی (ECT) به خصوص برای افرادی که افسردگی شدید یا خطرناک دارند و یا افرادی که نمی‌توانند دارو مصرف کنند، موثر است ECT اغلب در مواردی که داروها به اندازه‌ی کافی علائم را تسکین ندهند، موثر می باشد.

در سال‌های اخیر، ECT بسیار پیشرفت کرده است. پیش از درمان یک شل‌کننده‌ی عضلانی به فرد داده می‌شود و درمان تحت یک بیهوشی کوتاه صورت می‌گیرد.

در این روش الکترودها در مناطق مشخصی از سر قرار داده می‌شوند تا پالس‌های الکتریکی را به مغز برسانند. این تحریک باعث یک تشنج کوتاه (حدود ۳۰ ثانیه) در مغز می شود. فرد دریافت کننده‌ی ECT تحریک مغزی را در حالت هوشیاری تجربه نمی‌نماید. برای درمان کامل، حداقل چندین جلسه از ECT، معمولا سه بار در هفته، لازم می باشد.

  1. تغییرات سبک زندگی

اختلالات افسردگی می‌توانند باعث شوند که فرد احساس خستگی، بی‌ارزش بودن، بی‌پناهی و ناامیدی کند. چنین افکار و احساسات منفی سبب می‌شوند که افراد احساس تسلیم شدن نمایند. درک این‌که این دیدگاه‌های منفی بخشی از اختلال می باشند و معمولا شرایط واقعی را بازتاب نمی‌دهند، مهم است. افکار منفی با شروع اثر درمان محو می‌شوند. تا آن زمان:

سعی کنید با دیگران باشید و به کسی اعتماد کنید، این کار معمولا بهتر از تنها بودن و پنهان‌کاری میباشد.

در فعالیت‌هایی که حالتان را بهتر می‌نماید، شرکت کنید.

ورزش‌های سبک، رفتن به سینما یا مسابقات ورزشی یا شرکت در فعالیت‌های دینی، اجتماعی و دیگر فعالیت‌ها می‌توانند به بهبود شرایط کمک کنند.

انتظار داشته باشید که خلقتان به تدریج بهبود یابد،  بهبود خلق معمولا زمانبر است.

از آن‌جایی که افسردگی افکار و شناخت فرد را منحرف می‌کند، توصیه می‌شود که در دوره ی افسردگی تصمیم‌های مهم به تعویق انداخته شود. قبل از تصمیم برای یک تغییر قابل توجه – تغییر شغل، ازدواج یا طلاق – با کسانی که شما را خوب می‌شناسند و نگاه واقع‌بینانه‌تری به موقعیت شما دارند، مشورت نمایید.

به خانواده و دوستانتان اجازه دهید که شما را حمایت کنند.

خانواده و دوستان چگونه می‌توانند به فرد افسرده کمک کنند؟

مهم‌ترین حمایتی که هرکسی می‌تواند برای یک فرد افسرده انجام دهد، کمک به او برای دریافت تشخیص و درمان مناسب میباشد. ممکن است لازم باشد که از طرف او قرار ملاقاتی با پزشک هماهنگ کنید و با او پیش پزشک بروید. تشویق فرد به ادامه‌ی درمان کمک کننده می باشد.

حمایت عاطفی نیز بسیار ارزشمند است. این حمایت شامل درک، صبر، محبت و تشویق است. با فرد افسرده صحبت کنید و به دقت به او گوش کنید. احساساتی را که فرد ابراز می‌کند، کم اهمیت نشان ندهید بلکه به واقعیت‌ها اشاره کنید و به او تسلی دهید. صحبت‌های فرد در مورد خودکشی را نادیده نگیرید. چنین مواردی را به درمانگر فرد افسرده اطلاع دهید.

فرد افسرده را به پیاده ‌روی، گردش، ورزش و دیگر فعالیت‌ها دعوت کنید. به تلاش کردن ادامه دهید. گرچه تفریح و همراهی با دیگران لازم است، فشار و تقاضاهای بیش از حد احساس شکست را در فرد افزایش می‌دهند. به دوست خود یادآوری کنید که با گذشت زمان و درمان مناسب، افسردگی بهتر می شود.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *